سندی منتشر نشده درباره:
نقش آیت الله کاشانی در انقلاب عراق
به قلم: استاد سید هادی خسروشاهی
در اینجا متن منتشر نشده مصاحبه مکتوب کوتاهی، درباره نقش آیتالله کاشانی و علمای بزرگ شیعه در انقلاب عراق، نقل میشود. این مصاحبه مکتوب در بحرانیترین حالات کسالت آیتالله کاشانی، با ایشان به عمل آمده است... دو سؤال و «مؤخره»! به خط اینجانب و پاسخها به خط آقای دکتر شروین است...
این مصاحبه مکتوب در سال 1381 هـ، یعنی سی و سه سال پیش به عمل آمده و تاکنون نیز در جایی منتشر نشده است و برای نخستین بار در ویژه نامه «تاریخ و فرهنگ معاصر» چاپ میشود.
... همین متن، گواه صادقی است بر این نکته که ممکن است اسناد و مدارک دیگری هم وجود داشته باشند که تاکنون ـ و علیرغم مرور سی یا چهل سال ـ هنوز منتشر نشده اند...
مقام منیع حضرت آیتالله آقای کاشانی دام ظلهالعالی محترماً معروض میدارد: 1. نظر به اینکه حقیر تاریخ عراق را مینویسم (1) و قسمتی از تاریخ عراق مربوط به انقلاب ملی است، انتظار میرود که نقش علمای شیعه و بالخصوص نقش خود حضرت مستطاب عالی را بیان فرمایید.
در آزادی عراق مرحوم میرزای بزرگ قدس سره نقش رهبر عالی را داشته و علناً علمای شیعه را که نهضت عراق را رهبری مینمودند تأیید میکرد. در آن روزگار سن من در حدود 43 سال بود نقش من در این نهضت بدواً از تشویق عشایر عرب به وسیله پیک های مورد اعتماد (طروی) و نامه های سری انجام میگرفت. نامه های ارسالی با مهری به نام (الجمعیه الاسلامیه العراقیه) (2) ممهور و به پیکها داده میشد تا سران عشایر عرب را به وجود یک هسته مرکزی آگاه سازد و گرچه این هسته سازمان و تشکیلات عظیم نداشت ولی طرز اجرای فکر به طوری جدی و سریع انجام میگرفت که عشایر عرب را مطمئن به موفقیت خود میساخت.
مرحوم میرزای بزرگ اعلیالله مقامهالشریف که در بدو امر شخصاً به تشجیع و ترغیب قبایل و عشائر به وسیله نامهها اقدام مینمودند و مرحوم حاج شیخ مهدی خالصی در محضر ایشان سمت رابط را داشت بنابر پیشنهاد من دیگر شخصاً از این اقدام خودداری و ارسال نامه و پیکها را به عهده اینجانب و بعضی دیگر قرار داد زیرا معتقد بودم که چون میرزا قطب و رأس روحانیت بودند باید از تظاهر در این نهضت خودداری نماید تا اگر شکستی نصیب شد برای ایشان اهانتی نباشد و عالم تشیع دچار نگرانی نگردد و هر گاه پیروزی بدست آمد بدیهی است که در تاریخ نهضت نام ایشان در رأس مجاهدین قرار میگرفت و بدین ترتیب توفیق حاصل شد که قوای کلی عشایر به حمایت این نهضت برخاسته و توانست نهضت را مورد توجه و ثمربخش نشان دهد.
2. نتیجهای که از این انقلاب عاید عراق و مردم مسلمان آن سامان شد چه بود؛ و این انقلاب در کسب استقلال عراق چه نقشی داشت؟
در نتیجه تجمع و وحدت فکر قبایل عراق کم کم نفوذ انگلستان در ادارات و تشکیلات جای خود را به مردم اصیل عراق داده و ناچار کرد که سیاست انگلستان به عقاید و خواسته های نهضت توجه کند و بالاخره منجر گردید که ملک فیصل اول را به عنوان پادشاه مستقل عراق بشناسند.
سید ابوالقاسم کاشانی (محل مهر)
*****
این سئوال و جواب به تاریخ جمعه 18 ربیع الثانی 1381 هـ و در منزل داماد حضرت آیتالله کاشانی نوشته شد و آیتالله کاشانی که 84 سال دارد، ضعف شدیدی داشت و بقیه کسالت هنوز باقی بود. جوابها را آقای دکتر شروین نوشت و سپس ایشان با کمک آقای دکتر سید باقر کاشانی (فرزند ایشان) امضای فوق را با زحمت تمام زیر این نامه نوشته و سپس مهر زدند.
سید هادی خسروشاهی
-------------------------------------------------------------------------------- 1. بخشی از مقالات من در این رابطه، به سال 40ـ41 در مجله «مکتب اسلام» دوره سوم و چهارم و با امضای س. هدی، تبریزی! چاپ شده است. علاقمندان مراجعه نمایند. 2. در متن اشتباهاً العربیه العراقیه آمده است.
منبع : فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر - شماره 6 و 7 (فصلنامه گروه تاریخ مرکز بررسیهای اسلامی قم)